گزارش از نگار قاسمیمنش خبرنگار زمان اقتصاد
چین بهعنوان بزرگترین تولیدکننده و همچنین مصرفکننده طلا در جهان، شفافیت کافی در جریان خریدها و مسیرهای واردات طلا بهخرج نمیدهد؛ گمانهزنی ها حاکی از آن است که بخشی از خریدهای طلا در چین، خارج از آمار رسمی انجام میشود!
با توجه به این که چین همواره به دنبال کاهش وابستگی به دلار آمریکاست و از همین رو متنوعسازی ذخایر ارزی را در پیش گرفتهاست؛ بعید نیست که دست به خرید پنهان طلا بزند. چرا که خریدهای رسمی و غیررسمی طلا میتوانند ابزاری برای کاهش وزن دلار در سبد ذخایر باشند و از سوی دیگر به افزایش ظرفیت پوشش ریسک ارزی دامن بزنند. همچنین اگر چین حجم بزرگ نگهداری یا خرید خود را ناگهانی اعلام کند، میتواند باعث فشار صعودی قوی بر قیمت طلا شود؛ از همین رو سیاست سکوت یا اعلام تدریجی برای مدیریت اثر قیمتی، معقول بهنظر میرسد که ثبات قیمت در بازارهای جهانی را حفظ خواهد کرد.
در روی دیگر سکه گزارش مؤسسه جهانی طلاست که نشان میدهد تقاضای جهانی طلا در سال ۲۰۲۴ به رکوردی نزدیک به چهار هزار و نهصد و هفتاد و چهار تن رسیده که چین سهم عمدهای از این تقاضا داشت. به هرحال هرگونه نوسان پایدار در قیمت طلا میتواند انگیزهای برای بازنگری در ترکیب ذخایر ارزی یا استفاده از طلا بهعنوان بخشی از ابزار مدیریت ریسک ارائه دهد؛ اما این اقدام همواره نیازمند شفافیت، ظرفیت بازارسازی و امکان تبدیلپذیری است که مستلزم سازوکارهای پیشرفته و روابط بینالمللی قابل اعتماد است.
بانک مرکزی چین نیز بهصورت رسمی خریدهای ماهانه محدودی اعلام کرده اما منابع تحلیلی از احتمال وجود خریدهای گزارشنشده بسیار بزرگتر خبر میدهند؛ به عبارت دیگر ممکن است حجم خریدهای گزارشنشده ممکن است بیش از ۱۰ برابر ارقام اعلامشده باشد. این ادعا توسط رسانه اقتصادی فایننشال تایمز و بازتابدهندگان دیگر گزارش شده، اما مقامات چینی آمار تکمیلی ارائه نکردهاند. نکته حائز اهمیت این است که در شرایط بیثباتی ارزی، شهروندان به خرید طلا و سکه پناه میبرند؛ اگر قیمت جهانی تحت تأثیر خریدهای پنهان چین افزایش پیدا کند، تقاضای داخلی برای طلا و سکه ممکن است تشدید شود که در صورت نبود بازار رسمی کفایتکننده، نفع واسطهها و بازارهای غیررسمی افزایش پیدا میکند.
دیگر حقایق قابل استناد در دادههای بازار داخلی چین از طریق بورس طلا و آمارهای تجاری دیده میشود که نشان میدهد بخشی از تقاضا از طریق معاملات خارج از تابلوی رسمی (OTC) و مسیرهای تجاری غیرمستقیم تحقق پیدا میکند و بخشی از خریدها نیز از طریق واردات رسمی، معاملات در هنگکنگ، سوئیس، دبی و بازارهای عمدهفروشی صورت میگیرد که لزوماً در آمار یک مرجع مرکزی منعکس نمیشود. از همین رو تحلیل حجم واقعی استفاده از مسیرهای تجاری و بازارهای OTC برای خرید حجم بالا بدون تابلو نیاز به ترکیب چند منبع دارد.
پیامدهای خریدهای پنهان چین بر قیمت جهانی طلا چیست؟
اگر گزارشها درباره خریدهای گزارشنشده درست باشند، تقاضای پنهان چین، فشار صعودی قوی بر قیمت طلا اعمال خواهد کرد چرا که تقاضای واقعی از آمار رسمی فراتر رفته و گرچه کوتاه مدت اما این عامل همراه با خریدهای پیوسته بانکهای مرکزی، فضای نوسان رو به بالایی در بازار ایجاد میکند. از سوی دیگر افزایش تقاضای چین و نگرانی از کاهش عرضه محسوس میتواند بهای جهانی طلا را بالا ببرد. برای ایران که طلای خام و مصنوعات، بخشی از صادرات غیرنفتی و همچنین دارایی امن برای شهروندان به حساب میآید، افزایش قیمت جهانی طلا فشار مثبت بر درآمدهای صادراتی مرتبط و همچنین افزایش هزینه واردات تجهیزات – از جمله برخی کالاهای واسطهای مبتنی بر طلا – را در پی خواهد داشت.
ارتقای شفافیت بازار داخلی طلا با انتشار دادههای ماهانه از سوی نهادهای مرتبط همیشه راه حل مثبتی است که جریان رقابت در بازار را حفظ و اطلاعات واقعی عرضه و تقاضا را در دست بازیگران بازار قرار میدهد. در غیر این صورت میتوان گوشه چشمی به تسهیل ابزارهای مالی مبتنی بر طلا در بازار سرمایه داشت که برای جذب تقاضای سرمایهگذاری به صورت شفاف و قابل معامله به کار گرفته شوند. از سوی دیگر هر تصمیمی باید بر اساس دادههای بینالمللی و منطق بازار اتخاذ شود؛ به عبارت دیگر ظرفیت ذخایر استراتژیک مستلزم تقویت و داراییهای ذخیرهای نیز با اعمال هزینه فرصت و قابلیت نقدشوندگی، ترکیب و بررسی شوند. بهبود زیرساختهای رگولاتوری به منظور کاهش نقش بازارهای غیررسمی و جلوگیری از فرار اطلاعات قیمتی که کارایی بازار را کاهش میدهد نیز میتواند بهعنوان راه حل کارآمد در مسیر شفافیت بازار به کار گرفته شود.
دعاهای مربوط به خریدهای گزارشنشده چین اگر تأیید شوند، پرده از شکاف بزرگی بین تقاضای حقیقی و آمار رسمی برداشته میشود که میتواند محرک قوی برای افزایش قیمت طلا باشد. برای ایران پیامدها از تأثیر بر قیمت و تقاضای داخلی تا ضرورت بازنگری در سیاستهای ذخیره و بازارسازی طلا گریبانگیر خواهد بود. در حالی که اتخاذ سیاستهای مبتنی بر بازاریسازی، شفافیت و ابزارهای مالی نوین میتواند هم از نوسانگیری غیررسمی جلوگیری و هم فرصتهای سرمایهگذاری مشروع ایجاد کند.





